روش تحقیق

روش تحقیق

اینجانب فاطمه جعفرنیادانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت امورفرهنگی دانشگاه آزاداسلامی -واحدعلوم تحقیقات میباشم هدف از ایجاد این وبلاگ آشنایی روش تحقیق میباشد(امیدوارم مطالب ارائه شده مفید باشد)
روش تحقیق

روش تحقیق

اینجانب فاطمه جعفرنیادانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت امورفرهنگی دانشگاه آزاداسلامی -واحدعلوم تحقیقات میباشم هدف از ایجاد این وبلاگ آشنایی روش تحقیق میباشد(امیدوارم مطالب ارائه شده مفید باشد)

مفهوم کارآفرینی

کارآفرینی فرآیند یا مفهومی است که در طی آن فرد کارآفرین با ایده‌های نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید، با بسیج منابع به ایجاد کسب و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور رشد یابنده مبادرت می‌ورزد . این امر توام با پذیرش خطرات است ولی اغلب منجر به معرفی محصول یا ارائه خدمت به جامعه می‌شود. بنابراین «کارآفرینان» عوامل تغییر هستند که گاهی موجب پیشرفتهای حیرت‌انگیز نیز شده‌اند. انگیزه‌های مختلفی در کارآفرین شدن مؤثر می‌باشند که از جمله آنها: نیاز به موفقیت، نیاز به کسب درآمد و ثروت، نیاز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نیازمندی به احساس مفید بودن و استقلال طلبی را می‌توان نام برد. افراد از ویژگیهای شخصیتی خاص و گوناگونی برخوردار می‌باشند طبیعی است که برخی از ویژگیهای کارآفرینان متمایز و برجسته از سایر افراد است به طور مثال داشتن خلاقیت و نوآوری، دارا بودن قدرت تحمل ابهام، داشتن اعتماد بنفس و عزت نفس، آینده نگر و عمل گرا بودن، و فرصت شناس بودن. شیوه های پرورش این ویژگیها متفاوت است.مطالعه و بررسی در زمینه اقدامات بعمل آمده در مورد موضوع کارآفرینی در کشورهای مختلف بیانگر آن است که دانشگاهها در زمینه های آموزشی و پژوهشی پیشقدم بوده اند ولی فارغ التحصیلان بدون توجه و قصد بکارگیری آموخته ها و قدرت ابتکار خود در راستای شروع کار و ارائه محصول و خدمت در بازار کار، چندان موفق نبوده اند. برای ترویج روحیه کارآفرینی از طریق ایجاد و حمایت از خلاقیتها توسط اساتید محترم، چند راهکار می تواند مفید واقع گردد: طرح سوالات و گاهی ایجاد محیط معما گونه در تدریس. آموزش نحوه تفکر علمی و چگونگی آزمون فرضیه ها. تشویق دانشجویان به مشارکت و ذهن انگیزی در تدریس. محترم شمردن سوالات اصیل. اجازه دادن برای برقراری ارتباط جهت گفتگو در مورد تجاربی که کسب کرده اند. تشویق به احساس عزت نفس و اعتماد به نفس، و تشویق دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی به اخذ پایان نامه های مرتبط با مفاهیم کارآفرینی. با توجه به اینکه یکی از پیامدهای مثبت کارآفرینی اشتغال مولد است طرح کاراد با هدف «ترویج و بهره‌مندی از پیامدهای مثبت» خود در بین دانشگاهیان و فارغ التحصیلان ارائه شده و بمورد اجرا گذاشته شده است. 2 - کارآفرینی چیست؟ در مورد تعریف کارآفرینی دیدگاه های مختلفی وجود دارد و درک کامل مفهوم و موضوع \" کارآفرینی \" نیازمند اطلاع از دیدگاه های بین رشته ای می باشد. کارآفرینی برحسب ماهیت خود و توجه محققان رشته های مختلف از نظر روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، صنعت و حتی تاریخی تعریف شده است. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی \"Entrepreneurs\" به معنای \"متعهد شدن\" نشات گرفته است کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن 16 میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خویش تشریح نموده اند. کارآفرینی از مباحثی است که در تمامی ابعاد توسعه اقتصادی و اجتماعی از حدود 20 سال به این طرف عملاً در دنیای تجارت و کسب و کار مطرح شده است]3[. از جمله تعاریف کارآفرینی می توان به موارد زیر اشاره نمود: ژوزف شومپیتر( 1934) فرآیند کارآفرینی را \" تخریب خلاق\" می نامد به عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید و یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است. روش نوین همان \"تخریب خلاق\" می باشد. از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه های ذیل کار آفرینی محسوب می شود ]1[: 1 – ارائه کالای جدید. 2 – ارائه روش جدید در فرآیند تولید. 3 – گشایش بازاری جدید. 4 – یافتن منابع جدید. 5 – ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت. کارآفرینی کیفیتی است که افراد را قادر می سازد یک فعالیت جدید را شروع کنند یا با قدرت و به طور ناباورانه فعالیت موجود را توسعه دهند. کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود. کارافرینی فرآیندی است که طی ان فرد کارآفرین با ارائه ایده و فکر جدید ایجاد کسب و کار با قبول مخاطره و تحمل ریسک، محصول و خدمت جدید را ارائه میکند. اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، لیکن بیشتر نویسندگان و صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را \" فرآیند شناسایی فرصتهای اقتصادی، ایجاد کسب و کار و شرکتهای جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده می دانند که در نتیجه آن کالا ها و خدمات جدیدی عرضه می شود\"]1[. 3 – 1 - تعاریف کارآفرین ریچارد کانتیلون1 (1730) اولین کسی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اینچنین تعریف نمود : کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می کند. کارآفرین در هنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد ]1[. جان باپتیست سی2 (1803) کار آفرین را فردی میداند که مسوولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده دارد ]1[. فرانک نایت3 (1921) کار آفرینان را کسانی میشناسد که در شرایط عدم قطعیت4 به اتخاذ تصمیم می پردازند و پیامدهای کامل آن تصمیمات را نیز شخصاً می پذ یرند ]1[. طبق نظر کاسون5 (1982) کار آفرین فردی است که تخصص وی \"تصمیم گیری عقلایی و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب\" میباشد. وی \"داشتن توان داوری و قضاوت6\" را عنصری مشترک در تمامی کار آفرینان تشخیص داده است ]1[. از دیدگاه کارلند7 (1984) کار آفرین فردی است که شرکتی را به منظور سود و رشد تاسیس مینماید و آنرا مدیریت کرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده میکند ]1[. همچنین به تعاریف زیر نیز می توان اشاره کرد: کارافرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصتهای کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند، منابع لازم را جمع آوری و از آنها بهره برداری نماید، و سپس عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی نماید ]5[. کارآفرینان کسانی هستند که با ایجاد محصولات وخدمات نوین مورد نسیاز مردم، درآمد خوبی کسب می کنند. معمولاً گمان می رود که کارآفرینان در راه اندازی شرکتها تبهر دارند در هر حال، آنها، از هیچ، کسب و کارجدید خلق می کنند. انها به رغم مخاطرات بسیار، پیشگام کارهای جدید می شوند ]4[.

نکته هایی درموردتکنیک های بهبودحافظه

این مقاله برگرفته از مرکز خدمات دانش آموزی LWTC است و حاوی نکته هایی در مورد تکنیک های بهبود حافظه به شرح زیر است . یادگیری و حافظه نقش خواب و رژیم غذایی رابطه خواب و مغز اصول و مبانی حافظه بهبود حافظه اهمیت مرور و بازخوانی یادگیری و حافظه در روانشناسی شناختی، حافظه معمولاً به سه سیستم ذخیره سازی تقسیم می شود: حسی، کوتاه مدت، و بلندمدت. حافظه حسی: یک رونوشت دقیق از دیده ها و شنیده ها (اطلاعات دیداری و بصری) را حفظ می کند. این حافظه تنها چند ثانیه دوام دارد اما در همین مدت زمان کم، 300 میلیون ثانیه اطلاعات را پردازش می کند. حافظه کوتاه مدت (STM): گزینش ضمیر هوشیار انسان تعیین می کند که چه اطلاعاتی از حافظه حسی به حافظه کوتاه مدت انتقال پیدا کند. در اغلب موارد STM در قالب اصوات خصوصاً بصورت یادآوری کلمات ذخیره سازی می شود، اما ممکن است تصاویر را هم ذخیره سازی کند. عملکرد STM دقیقاً مانند رَم کامپیوتر (RAM = حافظه دسترسی تصادفی) است زیرا فضای قابل استفاده مناسبی را برای محاسبات مختصر فراهم آورده و سپس نتایج را به سایر بخش های سیستم ارسال کرده و یا آنها را حذف می کند. اگر فرض کنیم که این حافظه در حدود هفت بیت گنجایش دارد، بطور معمول می توانیم هفت آیتم اطلاعاتی را بخاطر آوریم. هرگونه قطع ناگهانی یا عامل مداخله گر می تواند عملکرد STM را تحت تأثیر منفی قرار دهد. حافظه بلندمدت: یک مرکز ذخیره نسبتاً دائمی است که اطلاعات را براساس معنا و درجه اهمیت شان ذخیره سازی می کند. مدل پردازش اطلاعات پیشرفت و روند حرکت اطلاعات در داخل این سه نوع سیستم ذخیره سازی اغلب تحت عنوان مدل پردازش اطلاعات شناخته می شود که بصورت ذیل قابل توضیح است: نقش خواب در عملکرد حافظه برخی شواهد نشان می دهد که اتصالات عصبی ممکن است در طول خواب بازسازی شوند. این مطلب احتمالاً توضیح خوبی برای نیاز نسبتاً کمتر پرندگان و پستانداران جوانتر به میزان خواب اندک تر در مقایسه با بزرگسالان آنهاست. بنظر می رسد که کمبود خواب تأثیر بیشتری بر برخی از وظایف حافظه نسبت به سایر عملکردهای آن دارد. کمبود خواب ممکن است اثرات قابل توجهی بر عملکرد مغز بگذارد. اثراتی که از حیث ویژگی و شدت همانند تأثیرات ناشی از افزایش سن هستند. شواهد موجود به قطعیت نشان می دهند که خواب نقش مهمی در تثبیت حافظه - حداقل حافظه رویه ای/مهارتی دارد. همچنین به نظر می رسد که به احتمال زیاد خواب عمیق که موج کوتاهتری دارد (غیرREM) برای فرآیند فوق الذکر بسیار حایز اهمیت است. مطالعات اخیر در زمینه علم خواب از دیدگاه «چرخه حیات حافظه» حمایت می کند که به موجب آن سه مرحله تثبیت کنندگی، انسجام بخشی و تحکیم و تثبیت مجدد برای حفظ اطلاعات در حافظه ضروری تلقی می شود. ایجاد ثبات اولیه برای خاطرات ممکن است تا شش ساعت بطول انجامد. بهبود حافظه: تغییر شیوه زندگی، رژیم غذایی و ارتباط آنها با ارتقای سطح حافظه مدارک و شواهد موجود همچنان نشان می دهند که بسیاری از شیوه های غلط زندگی زمینه ساز بروز مشکلات جدی در سلامت بشر بوده و ممکن است به بیماری های قلبی، دیابت، چاقی و سرطان و در نهایت واردآمدن آسیب جدی به مغز شوند. در این میان، تصمیم گیری های ما در مورد رژیم غذایی مان نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنظر می رسد که کیفیت رژیم غذایی تأثیر مخرب مستقیمی بر سلامت و عملکرد مغز و همچنین حافظه دارد. چه غذاهایی برای بهبود عملکرد مغز مفید هستند؟ باوجود ادعاهایی که مبنی بر مفیدبودن انواع میان وعده ها، نوشیدنی ها، و آب های معدنی وجود دارد، هیچ ماده غذایی خاصی نمی تواند مهارت های تفکر و حافظه شما را بطور معجزه آسایی تقویت کند (همانطورکه نمی توان هیچ ماده غذایی خاصی را برای سلامت قلب و یا محافظت از بشر دربرابر انواع سرطان توصیه کرد). بهترین رژیم غذایی برای مغز، همان موادی است که برای سلامت بدن تان هم توصیه می شود یعنی یک رژیم غذایی متعادل سرشار از غلات سبوس دار، طیف گسترده ای از میوه های تازه رنگارنگ و سبزیجات متنوع، و مقدار مشخصی از مواد پروتئینی که انرژی لازم برای فعالیت های بدنی تان را در طول روز تأمین کند. رژیم غذایی مناسب باید شامل برخی از انواع چربی ها و نه همه آنها باشد: رژیمی که برای غشای سلول های بدن و بویژه سلول های مغز مفید باشد، ظاهراً رژیم حاوی چربی های اشباع شده و چربی های اشباع نشده است که در آن اسیدهای چرب امگا 3 بیشتر از چربی های اشباع گنجانده شده باشند. همچنین، یک رژیم غذایی عاقلانه و سالم برای مغز و حافظه باید از مقادیر کافی ویتامین ها و مواد معدنی تشکیل شده باشد که سلامت بدن را تأمین کنند. البته توجه داشته باشید که مصرف بیش از اندازه ویتامین ها یا مواد معدنی شما را به ماشین حافظه تبدیل نمی کند، اما شواهدی وجود دارد که مصرف کمتر از نیاز این مواد باعث کاهش عملکرد صد در صدی حافظه می شود. این یکی از دلایل اهمیت بسیار زیاد مصرف طیف گسترده ای از میوه ها و سبزیجات تازه است (این مواد حاوی هزاران ماده مغذی فتوشیمی نیز هستند که می توانند بدن شما را در برابر آسیب ها، بیماری ها، و بروز برخی از نشانه های پیری یاری دهند). درصورتی که تهیه تک تک این مواد برایتان دشوار است، می توانید یک مکمل مولتی ویتامین مفید پیدا کنید که مورد تأیید متخصصان تغذیه هم باشد (البته در مورد مقدار مصرف دقت کنید زیرا مصرف بیش از اندازه نه تنها بهتر نیست بلکه ممکن است خطرناک هم باشد). ویتامین های گروه B، C، و E و همچنین منیزیم نقش مهمی در تقویت حافظه ایفا می کنند. خواب و نقش آن بر عملکرد مغز اغلب دانشجویان بیش از دو شب در ماه را برای مرور و مطالعه مباحث درسی شان بیدار می مانند. آنها همچنین از هر سه شب، یک شب را کمتر از نیاز واقعی شان به خواب و استراحت اختصاص می دهند. اثرات کمبود خواب بر مغز و توانایی شما در انجام فعالیت های درسی تان چیست؟ همانطور که شما احتمالاً می دانید، اثرات کمبود خواب بر حافظه و عملکرد مغز بسیار شدید و جدی هستند. با اینحال، اغلب مردم به عمق این مشکلات توجهی ندارند. بخشی از مشکل اینجاست: 24 ساعت کمبود خواب با خستگی و سردرگمی شدید همراه است اما تأثیری که بر خلق و خو و حالت های رفتاری دارد، چندان زیاد نیست - و این قسمت گیج کننده داستان است. بنابراین تحقیقات نشان می دهد که اگر شما شب ها را تا دیروقت بیدار باشید، از نظر جسمی و ذهنی خسته می شوید و قادر به انجام صحیح فعالیت های درسی خود نخواهید بود. اما در عین حال، ممکن است احساس بدی نداشته و به همین دلیل فکر کنید که می توانید این رویه را در شب های بعدی هم ادامه دهید و آسیبی نبینید. مراقب اثرات سوء این قبیل تصورها باشید! مطالعات نشان می دهد، آندسته از دانشجویان کالج که با مشکل کمبود خواب مواجه هستند، ناخواسته درباره توانایی شان در متمرکزشدن و انجام فعالیت های آکادمیک اغراق می کنند. اکثر دانشجویان حتی نمی دانند که بیخوابی چه اثرات سوء و ناگواری بر توانایی شان در انجام موفقیت آمیر فعالیت های شناختی دارد. آیا می دانستید؟ تحقیقات نشان می دهد که بعد از گذشت 19 ساعت کار پی در پی و باوجود استراحت ناکافی، سطح عملکرد افراد به اندازه سطح عملکرد فردی که تست تمرکزش تحت تأثیر الکل 0.1 درصد است، کاهش می یابد؟ بعبارت دیگر، اگر تمام شب را بیدار باشید، قدرت درک و شناخت تان عملاً با فردی که مست است، برابر خواهد بود! حال چه باید کرد؟ برخی یا همه استراتژی های ذیل شما را در خواب بهتر شبانه یاری خواهند داد. 1. هر روز – حتی روزهای تعطیل - در ساعت مشخص به رختخواب رفته و از خواب برخیزید. تبعیت کردن از یک برنامه منظم، ریتم بیولوژیکی بدن شما را حفظ کرده و باعث می شود تمام ساعت های روز را بدون نیاز به چرت زدن و بی حوصلگی فعالیت کنید. 2. به طور منظم ورزش کنید و درصورت امکان، تمرینات خود را به اواخر ساعات بعد از ظهر موکول کنید. برای اکثر افراد، ورزش کردن در ساعات پایانی شب باعث خواب ناآرام می شود. 3. از مصرف محرک ها خودداری کنید. مصرف الکل، کافئین و سیگار زمینه ساز بی خوابی هستند. 4. همه ما می توانیم بخواب برویم چون یکی از توابع عملکردی مغزمان است اما اینکه خودمان را به خوابیدن مجبور کنیم در بیشتر مواقع تأثیر معکوس دارد. بنابراین اگر خوابتان نمی آید، سعی کنید محل خوابیدن تان را عوض کرده، از تخت خواب بیرون آمده یا روشی برای کسب آرامش یا خسته شدن پیدا کنید. 5. سعی کنید محل ساکت و آرامی را برای خوابیدن پیدا کنید. محیط های پر سر و صدا، حتی افرادی را که در خواب بسیار سروصدا می کنند، آزرده و ناآرام می سازند. در صورت نیاز، در گوش تان پنبه بگذارید. 6. سعی کنید اتاق خواب را تنها به خوابیدن اختصاص دهید. در صورت امکان، تماشای تلویزیون، غذا خوردن، مطالعه، و سایر فعالیت ها را به مکانی غیر از اتاق خواب منتقل کنید. در غیر این صورت، انواع فعالیت های تحریک کننده و مخّل آرامش را به مکان خوابیدن خود دعوت می کنید. 7. از یک روش ریلکسیشن استفاده کنید مانند: مدیتیشن، بیوفیدبک و تنفس عمیق. سفت و شل کردن متناوب عضلات که چند دقیقه بیشتر بطول نمی انجامد، یکی دیگر از روش های خوب و موثر است. شناخت ساعتهای بدن ساعت بدن شما یک خوشه کوچک از سلول های عصبی در مرکز مغز شما است که از نور خورشید برای هماهنگ نگاه داشتن شما با زمان سیاره زمین استفاده می کند. کیفیت خواب شما به این بستگی دارد که ساعت بدنتان تا چه اندازه خوب با محیط اطراف هماهنگ شده است. بعنوان مثال، اگر هر شب رأس ساعت 11 به رختخواب رفته و هر روز صبح رأس ساعت 7 بیدا شوید، احتمالاً در حوالی همین دو ساعت بطورخودکار احساس خواب آلودگی کرده و یا از خواب بیدار می شوید، حتی اگر زنگ ساعت استفاده نکنید. دلیل این اتفاق آنست که بدن ما می تواند زمان خود را نگاه دارد. در واقع، ما دو سیستم اصلی زمان بندی داخلی در اختیار داریم که اولی تحت تأثیر چرخه روشنایی-و-تاریکی روز تنظیم می شود (بعنوان مثال زمانیکه چشمهایتان نور خورشید را می بیند، به مغز اطلاع می دهد که وقت بیدارشدن است) و دیگری دمای بدن مان را حفظ کرده، در طول روز دمای بدن را افزایش داده و شب هنگام آنرا کاهش می دهد. ساعت دما نیز از طریق تنظیم مجدد فعالیت های روزمره اعم از بیدار شدن، خوابیدن، و احتمالاً غذا خوردن تنظیم می شود. از آنجاییکه ما این فعالیت ها را براساس چرخه روز به شب انجام می دهیم، هر دو ساعت بیولوژیکی به طور معمول باهم هماهنگ هستند. اگر ساعت بدن از هماهنگی خارج شود، مهم نیست که چه میزان استراحت کرده باشید، چون بازهم احساس آرامش نکرده و سرحال نخواهید بود. خبر خوب این است که تنظیم مجدد ساعت بدن امکان پذیر است. برای اینکار، کافیست سعی کنید طی یک هفته هر روز در زمان مشخصی از خواب بیدار شوید – اصلاً مهم نیست که چه زمانی به خواب می روید. با این رویه، احتمال دارد که خیلی زود سرخیزی را تجربه کنید. همچنین هرچه دیرتر به بیدارشدن در زمان موردنظر عادت کنید، ساعت بدتان عملکرد بهتری خواهد داشت. اصول و مبانی علم حافظه 1. برای به خاطر آوردن موضوعات تلاش کنید. * قصد کنید که مطالب موردنظر را بخاطر بیاورید. ملزم نمودن خود به یادگیری مطالبی که برای اولین بار دیده یا شنیده می شوند، به معنای صرف زمان کمتر برای مرور و بررسی آنها در آینده است. خواندن فعال را تمرین کنید تا خود را نسبت به اطلاعاتی که باید بیادآورید، مسئول بدانید. * علاقه نشان دهید. به منظور یادآوری همه جانبه موضوعات، باید دلیل محکم و خوبی داشته باشید. بعبارت دیگر، باید به آنچه که می خوانید علاقه نشان داده و اهمیت و معنایی ویژه ای در نزد خود برای آن قایل شوید. سعی کنید با کسانیکه به موضوعات موردمطالعه شان علاقه نشان می دهند، صحبت کرده و بفهمید که آنها چگونه در خود انگیزه ایجاد می کنند. * استفاده از دانسته های قبلی. درک شما از محتوای جدید تاحدود زیادی به میزان آشنایی قبلی تان با موضوع بستگی دارد. دانش پایه خود را افزایش داده و سعی کنید محتوای درسی را قبل از بخاطرسپردن مرور کنید. این کار شما را در ایجاد پایه دانش جدید براساس آموخته های قبلی یاری می دهد. سعی کنید قبل از بیادآوری جزئیات، تصویر بزرگی از آنچه که پیش رو دارید، در ذهن تان ترسیم کنید. 2. مقدار و فرم را کنترل کنید * گزینشگر باشید. بخاطر آوردن همه چیز غیرممکن است پس موارد مهمتر را شناسایی کرده و برای یادگیری و یادآوری آنها برنامه ریزی کنید. * به شیوه ای اصولی و منظم برنامه ریزی کنید. گروه بندی ایده ها براساس یک الگو یا طبقه بندی های معنادار شما را در یادگیری و بخاطرسپاری اثربخش تر مطالب یاری خواهد داد. 3. تقویت ارتباطات عصبی * مرور سریع و بدون مکث مطالب. بعد از اتمام دور اول مطالعه، زمانی را به مرور آموخته ها و آزمون گرفتن از خود اختصاص دهید. این کار اولین گام ضروری در یادآوری محتوای درسی در آینده است. * بازخوانی. با صدای بلند تعریف کردن ایده ها شاید قدرتمندترین ابزار برای انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت است. * تجسم. ترسیم یک تصویر ذهنی از مطالبی که باید به خاطر داشته باشید، می تواند سایر بخش های مغز را که درگیر شنیدن و خواندن نمی شوند، تحریک کرده و فعال نگاه دارد. * ایجاد ارتباط. ایجاد ارتباط درونی بین مطالبی که می خواهید بیاموزید و مطالبی که از قبل می دانید، به تقویت حافظه کمک می کند. قبل از درس خواندن یا مطالعه آزاد، از خودتان بپرسید که از قبل چه چیزهایی درباره این موضوع می دانید. با این کار، گروه بندی های ذهنی مرتبط را تحریک و فعال می کنید. 4. زمان کافی به منسجم شدن رابطه های معنایی اختصاص دهید. * ثبیت و انسجام. مغز شما به زمان کافی برای جایگزین ساختن اطلاعات جدید نیاز دارد. زمانیکه درست بعد از کلاس درس اقدام به تهیه فهرست آموخته ها یا یادداشت برداری می نمایید، در واقع در حال استفاده از اصل انسجام بخشی و تثبیت هستید. * تمرین. مجموعه جلسات درسی کوتاهتری که طی چند روز متمادی برگزار می شوند، بسیار موثرتر و مفیدتر از کلاس های اندک اما طولانی مدت خواهند بود. اصول و مبانی حافظه چه چیزی؟ چه زمانی؟ چرا؟ قصد کردن برای یادآوری/یادگیری قبل از شروع جلسه قصد و نیت بسیار مهم است. اگر فعالانه برای یادآوری مطالب برنامه ریزی نکنید، نمی توانید آموخته هایتان را بدرستی بخاطر بیاورید. مرور فعالیت ها هر زمان که پروژه یادگیری جدیدی را آغاز کردید مرور کل فعالیت شما را در مراحل مربوط به خواندن، تمرین و غیره یاری خواهد داد. با این روش، شما می توانید درصورت ازسرگیری کار از نسخه ساده شده کل فعالیت، جزئیات مربوط به هر بخش را بدقت به یاد آورید. مرور سریع بعد از یادگیری در پایان هر جلسه درس برخلاف تصور عمومی، بخش اعظم فراموشی سریعاً بعد از وقوع فرایند یادگیری و - نه دو سه ساعت یا دو سه روز بعد از آن - رخ می دهد. پس مرور سریع، حتی اگر چند دقیقه باشد، بسیار مفید خواهد بود. بعنوان مثال، سعی کنید یادداشت های خود را سریعاً بعد از اتمام کلاس مرور کنید. همچنین برای مرور سریع یادداشت های فردی از دوره های زمانی کوتاه (10 تا 15 دقیقه) استفاده کنید. یادگیری فعالانه همیشه سعی کنید بخش اعظم زمان یادگیری خود را به تمرین و خودآزمایی اختصاص دهید. همچنین سعی کنید همه حواس را در مطالعه بکار بگیرید مانند: خواندن، شنیدن، تجسم کردن و غیره. از کلیشه هایی نظیر «اکنون سرفصل مطالب را مرور کرده و یادگیری را به زمان دیگری موکول می کنم» دوری کنید. یک تا دو ساعت زمان صرف کنید زمانیکه باید یک فصل کامل را بخوانید اثربخش بودن یادگیری پیچیده مانند درک کردن روابط تازه یا حل مسأله، نیازمند دوره های زمانی طولانی تر است. اما فرایند مطالعه را طولانی انتخاب نکنید – اغلب افراد تنها 45 دقیقه می توانند بصورت فعال یادگیری داشته باشند. مطالعات طولانی را به بخشهای هر چه کوچکتر تقسیم کرده و فعالیت را به اجزای کوچکتر بخش بندی کنید. از دوره های زمانی کوتاه (2 تا 10 دقیقه) استفاده کنید زمانیکه یک فعالیت مکانیکی ساده یا فعالیت های حفظی معمولی دارید کارهای ساده و هر موردی که باید برای حفظ شدن آماده شود، بهتر است در جلسات کوتاه و مستمر برنامه ریزی شود تا جلسات طولانی یک تا دوساعته. آموخته هایتان را مرور و تمرین کنید در فواصل زمانی که چیزی را آموخته و قرار است آنرا مرور کنید بخش اعظم فرایند فراموش کردن زمانی رخ می دهد که افراد مرور و تمرین دوره ای آموخته ها را نادیده می گیرند. قبل از آغاز هر تمرین جدید، موضوع قبلی را چندبار مرور کنید. سازماندهی شده بیاموزید همیشه زمانیکه دیدگاهی نظام مند و منظم نسبت به آموخته ها وجود دارد، مطالب راحت تر یادآوری می شوند. اگر مفاهیم را بصورت مجزا و بدون ارتباط باهم فرابگیرید، خیلی سریع تر آنها را فراموش خواهید کرد. تنظیم و درک اهداف یا مقاصد مطالعه در آغاز هر جلسه یادگیری یا بازیابی اطلاعات برخوردار بودن از یک نگرش کامل نسبت به هر جلسه مطالعه، به شما کمک می کند تا بمرور زمان به یک فراگیر نظام مند و منسجم تبدیل شوید. این فرایند اولین گام محسوب می شود! "اقتباس با مجوز مرکز یادگیری UT، دانشگاه تگزاس آستین" چگونه می توانم حافظه ام را بهبود ببخشم؟ اگر تصور می کنید که حافظه ضعیفی دارید، بهتر است بدانید که مشکل تان نداشتن عادت های اثربخش برای پردازش اطلاعات و این کار راه حل مخصوص بخود را دارد. توصیه های کلی برای بهبود حافظه توجه کنید. اگر چیزی را درست نیاموزید، نمی توانید آنرا بیاد آورید، و اگر توجه کافی به موضوع نداشته باشید، نمی توانید چیزی را فرا گیرید - این همان فرایند رمزگذاری در داخل ذهن است. هشت ثانیه طول می کشد تا قدرت تمرکز بشر بخشی از اطلاعات را از طریق هیپوتالاموس پردازش شده و وارد مرکز حافظه شود. بنابراین زمانیکه قرار است بر روی مطلبی تمرکز داشته باشید، از انجام چندین کار بطور همزمان اجتناب کنید. همچنین اگر به آسانی از موضوع موردمطالعه منحرف می شوید، سعی کنید اطلاعات را در مکانی خلوت که عاری از عوامل مزاحم باشد، فرا بگیرید. شیوه اکتساب اطلاعات را براساس سبک یادگیری تان سازماندهی کنید. اغلب افراد فراگیران بصری هستند یعنی زمانیکه مطالبی را می خوانند یا آنرا مشاهده می کنند، یادگیری شان بهتر می شود. اما عده ای فراگیران شنیداری هستند زیرا در اثر شنیدن فرا می گیرند. آنها ممکن است با ثبت اطلاعات موردنیازشان و گوش دادن به آن بتوانند موضوعات را بهتر بیاد آورند. حداکثر حواس ممکن را بکار گیرید. حتی اگر فراگیر بصری هستید، مطالب را با صدای بلند بخوانید. اگر می توانید مطالب را با آهنگ و ریتمیک بخوانید. سعی کنید اطلاعات را به رنگ ها، بافت ها، بوها و مزه ها ارتباط دهید. عمل فیزیکی بازنویسی اطلاعات، می تواند به ثبت آنها در ذهن کمک کند. اطلاعات را به آموخته های قبلی تان ارتباط دهید. داده های جدید را با اطلاعات قبلی ارتباط دهید. مهم نیست که محتوای جدید در ادامه آموخته های قبلی است یا به موضوع جدیدی اشاره دارد. اطلاعات را سازماندهی کنید. مطالب مهم را در حاشیه دفترچه تلفن و آدرس و تقویم و سررسید یادداشت کنید. از مطالب دشوار یادداشت برداری کرده و سپس یادداشت ها را طبقه بندی کنید. از کلمات و تصاویر برای فراگیری اطلاعات استفاده کنید. تفسیر محتوای پیچیده را درک کرده و در این کار توانمند شوید. در مورد مطالب پیچیده تر، بر درک ایده های اولیه تمرکز کنید تا حفظ جزئیات مجزا. سعی کنید شیوه توضیح مطالب را به گفتار خودتان بیاموزید. اطلاعات را بطور مستمر مرور کرده و «پرآموزی» را تمرین کنید. آموخته هایتان را همان روزی که فراگرفته اید، مرور کرده و در فواصل زمانی منظم بازخوانی کنید. مفهومی که محققان «تمرین بافاصله» می خوانند، بسیار اثرگذارتر از «یادگیری شتابزده» است. اگر می توانید اطلاعات را «بصورت وسیع بیاموزید» بازخوانی در مرحله دوم قرار گرفته و تأثیر بیشتری خواهد داشت. انگیزه بالا و نگرش مثبت داشته باشید. به خودتان بگویید که می خواهید مطالب موردنیازتان را بیاد آورده و می توانید آنرا فراگرفته و به یاد آورید. اگر بخودتان تلقین کنید که حافظه تان ضعیف است، بی شک توانایی مغزتان در یادآوری مطالب کاهش پیدا می کند. در عوض، بازخورد ذهنی مثبت زمینه ساز تلقین احساس موفقیت است. بهبود حافظه 1. منسجم نمودن اطلاعات. * با سازماندهی و اضافه کردن معنا به محتوای موردمطالعه قبل از یادگیری آن، شما می توانید فرایند ذخیره سازی و بازیابی را تسهیل کنید. بعبارت دیگر، شما می توانید بهتر فراگرفته و آسان تر به یاد آورید. * خلاصه نویسی یا ذهن * ایجاد رابطه 2. رویکرد قیف * عبارتست از یادگیری مفاهیم عمومی قبل از پرداختن به جزئیات خاص. 3. سازماندهی از طریق معنا و ارتباط ها * زمانیکه در یادآوری مطالب جدید مشکل دارید، می توانید با فکرکردن درباره موضوعات مربوط به آنها، فرایند یادآوری را تسهیل کنید. بعبارت دیگر، مسیر ذهنی خود را از نو ردیابی کنید. الف) پردازش عمیق - - ارتباط دادن موضوعات به مسایل شخصی. ب) گروه بندی. تمرین: گروه بندی

مردم نگاری چیست؟

از نظر لغوی روش مردم نگاری یعنی, توضیح و معرفی یک قبیله یا قوم، ولی از نظر روشی, یعنی روش تحقیق عملی و مطالعة زمینه ای, و مجموعة روش های گردآوری اطلاعات جهت توصیف یک فعالیت خاص اجتماعی و یا نوع زندگی دسته ای از افراد جامعه می باشد. مردم نگاری یا "اتنوگرافی به مجموعه روش های گردآوری که امروزه هم مطرح اند, گفته می شود. یعنی نوعی نزدیکی و وارد شدن به موضوع و حتی یکی شدن با آن. این روش ها صرفاٌ روش های توصیفی نیستند. اتنوگرافی نوعی تحلیل است. وقتی ما دست به توصیف دقیق چیزی می زنیم, خود این توصیف یک تحلیل است."

 مردم نگاری با این اصل شروع می شود که هر گروه اجتماعی واقعیت خاص به خود را می سازد و دارای مفاهیم مورد قبول خود می باشند. بنابراین, یک مفهوم, زمانی معنی دارد که در موقعیت طبیعی و نه مصنوعی مورد مطالعه قرار گیرد. البته, "یک نشان یا علامت زمانی معنی دار می شود که دو بازیگر اجتماعی از آن یک معنی داشته باشند." یعنی توافقی در شکل و مفهوم معنی واحد بین افراد وجود داشته باشد. بدین سان, "برای فهمیدن یک کنش اجتماعی به عنوان یک فرایند, تعاملاتی را می طلبد که در برگیرندۀ کنش متقابل و تفسیر بازیگران اجتماعی است." به زعم دو لوز, "فهم این مطالب همیشه همراه فعالیت های معمولی زندگی روزمره می باشد." بنابراین, توجه به روزمرگی از نکات مهم مردم نگاری است. به عبارتی, "در هر گروه اجتماعی کلمات اصطلاحات, رفتارهای مشخص وجود دارد که اعضاء آنها را می شناسند و استفاده می کنند و به شکل طبیعی انجام می دهند که این مفاهیم و معنی ها متفاوت و کاملا بیگانه از آنِ غیر بومی ها است." از این رو, "بازیگر اجتماعی تنها فردی است که قدرت انجام آن کار و توصیف و تفسیر آن را دارد و می تواند به دیگر اعضاء نشان بدهد.

 بدین سان, "یک مردم نگار ضمن برخورد با عملکردهای اجتماعی جامعه ای دیگر, غالبا با این پرسش روبرو می شود که آخرین حدود تنوع فرهنگی یا اجتماعی بشر را در کجا باید یافت. برای مثال, زمانی که برانیسلاو مالینوفسکی انسان شناس دریافت که مردم جزایر تروبریاند خاصیت آبستن سازی پدری را نه به مردان بلکه به ارواح دریاها نسبت می دهند, ناچار شده بود که مفهوم خویشاوندی و پیوندهای خانوادگی مورد نظرش را گسترش دهد."

 مردم نگاری هم به عنوان یک روش پژوهش, هم به عنوان یک تکنیک یا ابزار اندازه گیری و هم به عنوان یک نظریه یا تئوری مطرح می باشد.

به عنوان روش, از سویی, مجموعۀ ابزارها و یا تکنیک هایی مانند مشاهده, مصاحبه, عکس برداری, فیلم برداری و غیره می باشد, که مردم نگار مدتی را با افراد خاص جامعه ای یا گروهی که قصد مطالعۀ آنان را داشته, زندگی کرده است. از سوی دیگر, این داده ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.

به عنوان تکنیک, روشی است برای جمع آوری اطلاعات و داده هایی پیرامون فرقه, گروه یا دسته ای با انچام مشاهده یا مصاحبه ایی که غیر رسمی است. یعنی مصاحبه شونده (گان) دقیقا نمی داند که فرد مقابل او یک پژوهشگر مردم نگار است. بنابراین, از هدف او نیز بی اطلاع خواهد بود. در این حالت نه گفته ها ضبط می شوند و نه کاغذی در میان است که یادداشتی برداشته شود. مصاحبه به صورت یک گفتگوی دوستانه در محل طبیعی مورد مطالعه انجام می شود. در ضمن مردم نگار در حین گفتگو فقط به محتوای صحبت ها توجه نداشته بلکه, هم به اصطلاحات و فرهنگ خاص شخص هم به نوع برخورد و رفتارهای اجتماعی او توجه دارد. هم به فرهنگ ظاهری شخص شامل پوشش و نوع آرایش توجه می کند. در واقع, کلیۀ عناصر فرهنگی موجود در فرد و در آن محیط از نظر مردم نگار بدور نخواهد ماند.

 به عنوان تئوری, می توان گفت که هر گروهی واقعیت فرهنگی خود را که متمایز و متفاوت از دیگر فرهنگ ها می باشد, می سازد. در واقع, "به مرور زمان متوجه می شویم که کوچکترین رفتارها (ژست ها, حرکاتِ چهره, حالت ها عکس العمل های عاطفی) اصلا خنثی و طبیعی نیستند." بلکه, ناشی از فرهنگی است که افراد در آن می زیند. بدین سان, "چیزی که انسان ها با یکدیگر مشترک هستند, ظرفیت تفاوت هایی در اجرای رسوم, زبان ها, روش های دانستن, نهادها, بازی های کاملا متفاوت است که با یکدیگر دارند. به عبارتی, چیزی که در انسان کاملا طبیعی است, نگرش آنان نسبت به فرهنگ می باشد." از این رو, مردم نگار به آنچه که افراد گروهی و یا جامعه ای انجام می دهند و به آنها باور داشته و برایشان مهم است, توجه کرده و در نظر می گیرد.

 روش مردم نگاری بیشتر "در روش کیفی معنی می یابد که اگر مراحل توصیفی طولانی صورت گیرد به نظریه پردازی می انجامد." وی می افزاید که, "این روش به دنبال کارهای مالینوفسکی, وایت و گیرتز یک سری دیدگاه و روش هایی را ایجاب می کند. الف, اجبار زندگی در مدت زمانی در بین گروه مورد مطالعه, ب, توجه به زندگی روزمرۀ افراد گروه, ج, توجه دقیق به تعبیر و تفسیر دنیای گروه, د, طرح ریزی جهان بینی پیچیدۀ زندگی گروه, س, در نظر گرفتن ارزیابی فرضیه ها, حدسیات و تعبیر و تفسیر در طول کار پژوهشی, و نهایتا, ص, تحلیل, نتیجه گیری و سنتز بین روایت ها, نقل قول ها و مفاهیم.

 برای شناخت این مطالب می بایستی از درون مشاهده کرد, گفتگو کرد, مطالعه نمود و شناخت. "مردم نگار مصاحبه هایی را انجام می دهد که از انعطاف زیادی برخوردار بوده, به مانند یک گفتگوی دوستانه می باشد." برای اینکه وجود مردم نگار تاثیری بر افکار و رفتار گروه مورد مطالعه نداشته باشد, این نوع گفتگوها غالبا ضبط نمی شوند. همچنین, مردم نگار هیچ پیش فرض ساختارمند شده ای را در ذهن نداشته و در پی پاسخ به نظریه ای خاص نمی باشد. این گفته بدان معنی نیست که مردم نگار فاقد فرضیه است. در واقع, "هیچ پژوهشگری در هیچ رشتۀ علمی نیست که تحقیقش را به سان یک لوح ننوشته آغاز کند." ولی, مردم نگار فرضیۀ مشخصی را قبل از ورود به میدان پژوهش مطرح نمی کند. بلکه, داده ها هستند که مردم نگار را هدایت می کنند. از این رو, به باور فکوهی در امتداد تفکر مالینوفسکی, "زمین پژوهش است که تعیین کنندۀ کل پژوهش می شود و در نتیجه قبل از ورود به زمین پژوهش نمی توان نظریه ای خاص را پردازش کرد. در اصل ما اجازه می دهیم زمین آنچه را اهمیت دارد به ما دیکته کند."

 روش مردم نگاری، "مشاهده گر شرکت کننده و شرکت کنندۀ کامل را ایجاب می کند که پژوهش گر در ضمن زندگی در محیط مورد مطالعه علاوه بر شنیده ها اعمال افراد و وسائل پیرامون آنها را نیز مورد مطالعة دقیق قرار می دهد." البته, "مردم نگار می بایستی دقت لازم را به خرج داده تا اندیشه و افکار خود را در نگاه ها و برداشت داده ها زیاد دخالت ندهد. در واقع, دخالت پژوهشگر می بایستی به حداقل رسیده تا موضوع پژوهش تحت الشعاع اندیشۀ پژوهشگر واقع نشود."

 ژرژ لاپاساد جایگاه مشاهده گر را به سه نوع تقسیم می کند. مشاهده گر فعال (پژوهشگر نقشی را در گروه داشته و فعالیتی دارد), مشاهده گر حاشیه ای (پژوهشگر کاملا در فعالیت جاری دخالت نمی کند ولی در جمع حضور دارد), مشاهده گر کامل (پژوهشگر فقط به تماشای فعالیتی مشغول می باشد بدون اینکه فعالیتی داشته باشد. که ممکن است از دور نظاره گر باشد).

مردم نگاری ابتدا در جوامع اولیه توسط مردم نگاران غربی اجرا می شد, ولی کم کم به خود جامعه های غربی نیز کشیده شد. بدین ترتیب, مسائل جامعه های غربی موضوع های مورد مطالعۀ آنها واقع شدند.

 در مورد جوامع اولیه, استفاده از روش مردم نگاری در کارهای کلاسیک انسان شناسانی مانند : روث بِندیکت, کلیفورد گیرتز, مارگاریت مید, برانیسلاو مالینوفسکی, و غیره وجود دارد.

امروزه انسان شناسان غربی به درون جامعه های غربی وارد شده و موضوع های مورد پژوهش خود را در درون جامعه می جویند و مورد بررسی قرار می دهند. از جمله می توان به کارهای مردم نگاری هوارد بکر, خانم ژان فاوره سادا, پیتر وودز, پاسکال دیبی و ژرژ لاپاساد اشاره کرد.

 

مراحل اجرای مردم نگاری :

 مردم نگاری جهت اجرا مراحلی دارد. "مردم نگاری در واقع زمانی شروع می شود که خودِ پژوهشگر وارد زمینۀ تحقیقی بشود." در واقع, "نه فقط در بین افراد و به مانند آنان زندگی کند, بلکه, به مانند آنان صحبت کرده و احساسات آنان را درک کند." اولین نکتۀ مهم در مردم نگاری عمل مشاهده می باشد که توسط مردم نگار صورت می گیرد, می بایستی به دقت و منسجم انجام شود. ضمنا, "مشاهده گر می بایستی قبل از هر چیز به اندازه و سهم هر بخش اجتماعی احترام بگذارد"

در روش مردم نگاری نقشۀ مطالعۀ یک جامعه در سه بخش کلی خلاصه می شود."الف, شکل اجتماعی که شامل مطالبی مانند جمعیت, جغرافیای انسانی, فن, شکل و ساختار, ب, فیزیک اجتماعی شامل صنعت, زیبایی, اقتصاد, حقوق, مذهب و علم می باشد. ج, مسائل عمومی شامل زبان, مسائل ملی, مسائل بین المللی و علم تاریخ اخلاق عمومی هستند." به طور خلاصه مردم نگار برای انجام این اعمال می بایستی مراحلی را طی کند : مطالعۀ ذهنی موضوع و محل مورد مطالعه, مذاکره برای ورود به محیط پژوهش, مشاهده و نگارش و زمان مردم نگاری.

 

مسائل مورد مشاهده در مردم نگاری :

 طبیعی است که بسته به محیط پژوهش و اهداف آن مسائل گوناگونی ممکن است که مورد توجه پژوهشگر قرار بگیرد. ما در اینجا به نمونۀ کاملی از مسائلی که می بایست مورد توجه مردم نگار قرار بگیرد, با استفاده از کتاب جامع مارسل موس در این زمینه, اشاره می کنیم که عبارتند از : فیزیک اجتماعی, صنعت جامعه, زیبایی شناسی جامعه, پدیدۀ اقتصادی, پدیدۀ حقوقی, پدیدۀ اخلاقی, پدیدۀ مذهب, تفریحات یا پدیدۀ فرهنگی و پدیدۀ دفاعی و کنترل اجتماعی.

 

مشکلات مردم نگاری:

 چرا ما نمی توانیم مردم نگاری خوبی داشته باشیم؟ همانطوریکه در معرفی مراحل این روش توضیح داده شد, در مواقعی مردم نگار می بایستی در بین گروه به مانند آنان زندگی کرده, یعنی از نظر فرهنگی و رفتاری تغییر کرده تا به رمز و راز, افکار, عقاید و آداب و رسوم آنان پی ببرد. در مواقعی این تغییرات هماهنگ با سن, شخصیت و یا افکار مردم نگار جور در نمی آید. به عبارتی, در جوامعی مانند جامعۀ ما, فرهنگ, قوانین و ارزش هایی را مطرح می کند که عدول از آنها نه تنها متضاد با ارزش های بومی بوده بلکه, باعث به هم ریختگی روانی نیز می شود. از این رو, افراد جامعۀ ما محدودیت هایی برای اجرای مردم نگاری در مورد بسیاری از موضوع ها دارند.

چرا غربی ها در این مورد قوی هستند و کارهای خوبی را هم در جوامع خود و هم در جوامع دیگر بخصوص در شرق انجام داده اند؟ پُر واضح است که فرهنگ غربی ها از آزادی بیشتری نسبت به فرهنگ های شرقی داشته, لذا, انجام یک سری از اعمال و حتی مثلا خوردن مواد خوراکی جوامع دیگر برای آنان هیچ محدودیتی به همراه نداشته, بنابراین, آنان راحت تر به درون جوامع دیگر وارد شده و به انجام پژوهش های خود می پردازند. البته, ما نیز در مورد خیلی از موضوعات جامعۀ فعلی خود محدودیتی نداشته و از طریق مردم نگاری می توانیم به خیلی از, هم, نکات خوب و برجستۀ فرهنگ خود پی برده و هم, نکات مسئله ساز را شناسایی کرده و در جهت کم شدن آنها در جامعه اقدام کنیم.

 

بحث و نتیجه گیری :

 مردم نگاری به عنوان یک روش کیفی بیشتر و یا فقط در رشتۀ انسان شناسی مرسوم بوده و می باشد. به تازگی تعدادی از جامعه شناسان حوزه های دیگر مانند حوزۀ آموزش و پرورش نیز برای فهم موضوع خود, به این روش روی آورده اند. مردم نگاری ایجاب می کند تا پژوهشگرِ مردم نگار مدت زمانی را با افراد مورد مطالعۀ خود به نوعی یا زندگی کرده (مانند مطالعۀ قبیله ای) و یا ارتباط مستمر (مانند مطالعۀ روش مدیریت در ارتباط با معلمان) داشته باشد. بنابراین, مردم نگاری مشاهده را طلب می کند.

 در ابتدا مردم نگاری توسط غربی ها در جوامع غیر خود یعنی, در جوامع دور دست و غالبا ابتدایی و یا سنتی انجام می دادند. از این رو, قرن ها شرق و کشورهای آفریقایی و آسیایی, زمینه های پژوهشی انسان شناسان غربی محسوب می شدند. ولی به مرور زمان به جامعه های خود روی آورده و به موضوع های داخلی با روش مردم نگاری به پژوهش پرداختند که به تعداد اندکی از آنان اشاره داشتیم.

 به تجربه ثابت شده است که مردم نگاران در گذر از این روش به اطلاعات بسیار دقیق و عمیق علمی دست یافته اند. به طوری که این نوع داده ها قابل مقایسه با داده هایی که به کمک روش های دیگر بدست آمده اند, نمی باشند. در مواقعی این اطلاعات فقط جنبۀ شناخت داشته, بنابراین, برای جامعۀ علمی مفید بوده اند. برای مثال جهانشمولی نظریه های فروید در زمینۀ بلوغ توسط مارگریت مید در قبایلی آزمایش شد و تایید نشد. در مواقعی نیز از این اطلاعات به زعم ادوارد سعید سوء استفاده و یا استفاده های سیاسی شده است. (1383) یعنی, سیاستمداران با استفاده از دست آوردهای مردم نگاران, (بدون اینکه آنان در جریان باشند) در انجام فعالیت های خود از نقاط ضعف مردم جامعه ای نهایت سوء استفاده را جهت استعمارگری خود کرده اند. البته, در مواقعی نیز شناخت دقیق موضوعی به روش مردم نگاری باعث شناخت علل وجود آن موضوع شده است که در گذر از این شناخت, مسئولین جامعه بهتر توانسته اند, آن مشکل را بر طرف کنند. به مانند کاری که ژرژ لاپاساد انسان شناس معاصر فرانسوی در مورد گروهی از رپ به نام تگ که مدتی نقاشی های مُهیجی بر روی ایستگاه های مترو و یا بر روی خود متروها می کشیدند. به طوری که, این نقاشی ها علاوه بر اینکه چهرۀ متروها و ایستگاه ها را بد جلوه می داد, باعث و تولید نگرانی و به هم ریختگی روانی در تعداد زیادی از استفاده کننده گان مترو می شد. لازم به ذکر است که قبل از انجام این پژوهش توسط لاپاساد مسئولین مترو هر ساله هزینۀ زیادی (چند میلیون یورو) را برای پاک کردن این تصاویر می پرداختند. این ارقام در تابلوهایی در خود متروها منعکس شده بودند. در حالی که پژوهش مردم نگارانۀ ژورژ لاپاساد نه تنها باعث شناسایی علل وجود این امر در جوانان شد بلکه, به ارائۀ راه حلی منطقی برای رفع این معضل انجامید.

 از این رو, مردم نگاری در صورت خوب اجرا شدن می تواند از سویی, در فهم بسیاری از نکات خوب فرهنگ جامعه که صورت می گیرد (بدون اینکه کنشگران آن عمل شناختی در مورد علل وجودی آنها داشته باشند) و از سوی دیگر, نکات منفی که باعث بی هنجاری و ناامنی و در نهایت مانع پیشرفت و توسعۀ جامعه می شود, مفید باشد.

 

به پیروی از اندیشۀ ادوارد سعید می توان گفت در صورتیکه ما نیز اگر مردم نگاری را خوب بیاموزیم و پژهش های خود را با روش مردم نگاری انجام دهیم, ما نیز می توانیم به مانند غربی ها, جامعۀ آنان را مورد مطالعۀ دقیق قرارر داده و بدون اینکه شیفتۀ پیشرفت ها و فرهنگ جامعۀ آنان شویم, به نکات مثبت و منفی جامعه اشان پی برده و در صورت لزوم از این شناخت ها در سیاست گذاری ها و شکل ارتباطمان با غرب ااستفاده کنیم.


تفاوت بین مردم شناسی ومردم نگاری

در ادبیات انسان‌شناسی در حال حاضر اصطلاح مردم‌شناسی( بطور ثابت و روشن) برای اشاره به مطالعات توصیفی در جوامع انسانی به کار برده می‌شود. این جوامعT معمولاً به جوامع "ابتدایی" موسوم‌اند که از نظر توسعه اقتصادی و سیاسی در یک سطح بالنسبه ساده قرار دارند. مردم‌نگاری اصطلاحی است که از اواسط قرن نوزدهم در انسان‌شناسی کاربرد عمومی یافت. در آغاز، مردم‌نگاری را نوعی توصیف تاریخی می‌شمردند».[1] از این رو «مردم‌نگاری، عبارت است از توصیف کامل و همه‌جانبه از مظاهر مادی و غیر مادی(معنوی) جامعه‌های مختلف. مردم‌نگاری، مشاهده در محل(میدان تحقیق)، توصیف و تحلیل گروه‌های انسانی است، که به قدر کفایت کوچک بوده و به این علت می‌توانند، تماماً توسط تعداد محدودی از پژوهشگران، از طریق روش‌های عموماً غیر آماری مطالعه و درک شوند.

 

مردم‌نگاری در مطالعه توصیفی خود به طرح فرضیه و نظریه نمی‌پردازد؛ زیرا مردم‌نگاری، گزارش توصیفی برای بدست آوردن اطلاعات است».]2[

 

توصیف و تحلیل گروه‌های انسانی، به منظور برپایی جنبه‌های مختلف محیطی، فنی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و خانوادگی زندگی هر یک از آنهاست؛ که تا حد امکان با دقت، صحت و وفاداری انجام گرفته و به صورت یک تک‌نگاری گزارش می‌شود.]3[

 

ناگفته نماند که برخی مردم‌نگاری‌ها بصورت مونوگرافی تهیه و عرضه می‌شود؛ که دارای چارچوب نظریه‌ای است «تک‌نگاری(مونوگرافی) (Monography)، وسیله بیان مردم‌نگاری است؛ با رعایت یکسری نکات خاص که توجه به آنها بررسی‌ها را آسان و منطقی می‌کند. در تک‌نگاری، مطالعه یک جامعه، گروه، نهاد، امر یا سازمان اجتماعی صورت می‌پذیرد؛ که با شناسایی دقیق آن می‌توانیم به یک سری قواعد کلی برسیم. این مطالعه، از فنون مختلف مصاحبه، مشاهد، پرسش‌نامه، اسناد و مدارک و ... استفاده می‌کند و از آنجا که در این روش، تمام جوانب مربوط به یک موضوع واحد، مورد توجه قرار می‌گیرد، شناخت دقیق تمامی جوانب یک امر یا موضوع، براحتی صورت می‌گیرد.»]4[

 

تفاوت مردم‌نگاری با مردم‌شناسی

 

مردم‌نگاری و مردم‌شناسی به شدت به یکدیگر وابسته‌اند و امکان تفکیک دقیق آنها وجود ندارد. مردم‌نگاران معمولاً یک یا چند سال را صرف مشاهده و مصاحبه با مردمی می‌کنند، که می‌خواهند آنها را توصیف نمایند. در حالیکه مردم‌شناسی، مطالعه و تحلیل مدارک و نتیجه‌گیری مردم‌نگاری، به منظور شناخت خاستگاه، سیر، اشاعه و تغییر فرهنگها و مطالعه نهادهای اجتماعی(اقتصاد، دین، زبان، ازدواج، خویشاوندی و ...) در محدوده‌ای معین است. کلود لوی اشترواس(C. Levi Strauss) معتقد است «مردم‌نگاری شامل مشاهده و تحلیل گروه‌های انسانی است که هر یک جداگانه و با توجه به ویژگی‌های خاص آنان در نظر گرفته شده است و هدف از آن انعکاس هرچه درست‌تر جریان حیات هریک از آنان است و حال آنکه، مردم‌شناسی اسناد و مدارک حاصل از مردم‌نگاری را در جهت مقایسه‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد.»]5[

 

مردم‌شناسیT اطلاعات بدست آمده توسط مردم‌نگاران را طبقه‌بندی کرده و با ارائه فرضیه، به بررسی صحت و سقم روابط عناصر مختلف فرهنگ و کارکرد آنها می‌پردازد. بنابراین مردم‌نگاری با روش‌هایی چون مونوگرافی، داده‌هایی را برای مردم‌شناسی فراهم کرده تا مردم‌شناس با مقایسه و ترکیب آن به نتایج کلی دست یابد. هر مردم‌شناسی می‌تواند مردم‌نگار باشد؛ ولی مردم‌نگار لزومی ندارد که مردم‌شناس باشد. «مردم‌نگاری قابل تفکیک به رشته‌های دیگری نیست؛ ولی مردم‌شناسی به رشته‌های فرعی دیگری چون مردم‌شناسی اقتصادی، مردم‌شناسی سیاسی، مردم‌شناسی حقوقی و ... نیز قابل تقسیم است.»]6[

 

رابطه جامعه‌شناسی با مردم‌نگاری

 

جامعه‌شناسی و مردم‌نگاری هر دو به مطالعه جامعه می‌پردازند؛ ولی مردم‌نگاری، بیشترین توجه خود را به جوامع ابتدایی معطوف داشته است. جامعه‌شناس با مطالعه گذشته، بیشتر تلاش در پی پیش‌بینی و شناخت شرایط جوامع پیشرفته و عصر جدید دارد. مردم‌نگاری در مطالعات خاص خود که اغلب به صورت مونوگرافی است، تمامی جنبه‌های زندگی، سنن و آداب و رسوم را از نزدیک بررسی می‌کند؛ در حالی که جامعه‌شناس در مطالعات خود، جنبه‌ای خاص از زندگی اجتماعی را مدنظر قرار می‌دهد. بررسی‌های مردم‌نگاری، بیشتر کیفی است؛ در حالی که جامعه‌شناس هم از داده‌های کیفی و هم کمّی بهره می‌جوید.

 

[1]. گولد، جولیوس و کولب، ویلیام ل؛ فرهنگ علوم اجتماعی، کیا و دیگران، تهران، مازیار، 1376،  چاپ اول، ص771 و شایان‌مهر، علیرضا؛ دائرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی(کتاب اول)، تهران، کیهان، 1377، چاپ اول، ‌ص490.

[2]. رنجبر، محمود و ستوده، هدایت الله؛ مردم‌شناسی با تکیه بر فرهنگ مردم ایران، تهران، دانش آفرین، 1380، چاپ اول، ص95 و 96.

[3]. قرائی مقدم، امان الله؛ مبانی جامعه‌شناسی، تهران، ابجد، 1374، چاپ اول، ص91 و 92.

[4]. رنجبر و ستوده؛ ص96 و ص97 و روح‌الامین، محمود؛ مبانی انسان‌شناسی، تهران، عطار، 1379، چاپ نهم؛ ص97 و سیف‌الهی، سیف‌الله؛ جامعه‌شناسی(اصول مبانی و مسائل اجتماعی)، ‌تهران، هرندیز، 1373، چاپ اول، ص78 و 79.

[5]. بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، دکتر باقر ساروخانی، تهران، کیهان، 1380، چاپ چهارم و رنجبر و ستوده؛ ص11 و 12.

[6]. رنجبر و ستوده؛ همان، روح‌الامین، محمود؛ ص98.

 

زندگینامه: عبدالله گیویان (1339-)

                  

 
ارتباطات > ارتباطات- همشهری‌آنلاین:
دکتر عبدالله گیویان در سال 1339 در تهران به دنیا آمد

تحصیلات:• اخذ دیپلم ریاضی-فیزیک از دبیرستان ادیب – تهران- سال 1357
• پذیرش و اشتغال به تحصیل در دانشگاه پهلوی شیراز در رشته فیزیک -شیراز- سال 1357
• انتقال به دانشگاه تهران و اشتغال به تحصیل در رشته جامعه‌شناسی در سال 1362 و اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی در سال 1365
(عنوان پایان نامه: تصوف به عنوان یک جنبش اجتماعی در ایران)
• اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته جامعه‌شناسی از داشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1373
(عنوان پایان نامه: بررسی شرایط آنومیک در جامعه و سنجش آنومیا درمیان دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه ایران)
• اخذ مدرک دکتری در دانشگاه لندن، کالج سواس
(موضوع پایان نامه: دین، تلویزیون، و فرهنگ در ایران پس از انقلاب)

امور حرفه‌ای:• مسئولیت اداره امور اقلیت‌های‌دینی و قومی کشور (اداره سیاسی وزارت کشور)1360- 1365
• پژوهشگر، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه
(عنوان تحقیق: بررسی تاریخی- اجتماعی ارامنه از ابتدا تا قرن بیستم. این تحقیق در 320 صفحه در سال 1365 توسط وزارت امور خارجه تکثیر شد)، تهران، 1365
• مسئولیت واحد تحقیقات ستاد تبلیغات جنگ از 1365 – 1370
• قائم مقام مرکز مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی و مدیرکل امور پژوهش‌های این مرکز از 1370 تا 1374
• بنیانگذار و سردبیر نشریه سنجش فصلنامه مرکز مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تهران، سال 1373
• مدیرکل دفتر پژوهش‌های برنامه‌ای معاونت سیما از 1374- 1377
• مشاور معاونت سیما از 1374-1377
• تدریس روش تحقیق در سینما و تحلیل فیلم، دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر، 1375-1376
• معرفی قالب برنامه‌سازی "ویدیو کلیپ"، 1375
• عضویت در شورای عالی ویرایش سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از 1372-1377
• بنیانگذار و دبیر جشنواره سیما جمهوری اسلامی ایران (جشنواره اول و دوم)
• داور جشنواره های کودک (اصفهان)، جشنواره ویدئویی سوره، جشنواره دفاع مقدس• تهیه، تحقیق، و کارگردانی مجموعه 26 قسمتی "آیه‌های زمینی"، (مجموعه مستند درباره مبانی غیر عقلانی تمدن غرب) 1380-1381
• سردبیر دوماهنامه صبا (مجله فارسی مستقل برای ایرانیان مقیم بریتانیا) 1382-1381
• مدیر اجرایی فصلنامه Recite (اولین نشریه قرآنی به زبان انگلیسی) 1382-1381
• انجام تحقیق درباره ارامنه ایران با استفاده از روش مردمشناسی بصری 1383-
• تهیه کنندگی، تحقیق و کارگردانی فیلم کوتاه "لالایی"، فیلمی درباره ارامنه ایران
• عضو هیات علمی و مدرس دانشکده صدا و سیما
• مدیر مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه‌ای همشهری 1388- 1385

روش شناسی مطالعه فضای مجازی

کار رسانه: واقعیت نگاری یا روایتگری؟

آیا واقعا حافظ شناسنامه فرهنگی ماست؟

مثل همین قیصر...

فعالیت‌های دانشگاهی و علمی:• انجام تحقیق درباره ارامنه ایران با استفاده از روش مردمشناسی بصری - 1383
• تدریس روش‌تحقیق در سینما و تحلیل فیلم، دانشکده سینماتئاتر دانشگاه‌هنر، 1375-1376
• تدریس آسیب‌شناسی اجتماعی و عملیات روانی، دانشکده امام باقر (ع) (سال‌های 1369- 1370)
• سازماندهی نمایشگاه "هنر معاصر ارامنه ایران" با همکاری انستیتو ارمنی شناسی دانشگاه یو سی ال (UCL) در محل گالری بونئی در کالج سواس (SOAS) دانشگاه لندن‌
(24 April – 28 Jun)
• عضو هیات علمی و مدرس دانشکده صدا و سیما (تدریس دروس مبانی، نظریه‌ها و مفاهیم ارتباط جمعی، روش تحقیق، مبانی و روش‌های تبلیغ در مقطع کارشناسی ارشد)
• مدیر بخش تحقیق در ارتباطات دانشکده صدا و سیما (از 1385 تا کنون)
• راهنمایی 8 رساله و مشاورت 5 رساله در مقطع کارشناسی ارشد
• مدیر مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه‌ای (از 1385 تا کنون)
• شرکت در سمینارها و نشست های علمی
ارائه مقاله در سمینار "دین و فرهنگ عامه"، دانشگاه تهران، 1385
ارائه مقاله در نشست علمی "جام جهانی، اما بعد"، موسسه همشهری، 1385
ارائه مقاله در نشست علمی دانشکده صدا و سیما، 1385

انتشار مقاله در نشریات علمی کشور: مردمنگاری یک تجربه (رسانه، 1385)، دین، فرهنگ، و رسانه (رسانه 1385)، مردم شناسی بصری (فصلنامه علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، 1386)، آیین و فرهنگ عامه پسند (فرهنگ و ارتباطات، 1386)[ارتباطات آیینی منتشر شد] [مقدمه‌ای بر ارتباطات آیینی]

انتشارات:
• انتشار داستان بلند "حصر دل"، داستان بلند، حوزه اندیشه و هنر اسلامی، تهران، 1365
• سردبیر سالنامه "سیمای حج"، تهران، سال 1370
• ترجمه کتاب "ارتباطات آیینی"، نوشته رودن بولر، در دست انتشار توسط دانشگاه امام صادق (ع)• ترجمه کتاب "ساختار نمادین اجتماع"، نوشته آنتونی کوهن (اثر برگزیده انتشارات Sage به عنوان یکی از ده اثر کلاسیک قرن بیستم در حوزه مردمشناسی)
• ترجمه و تالیف مجموعه مقالات در زمینه مردمشناسی دین در دست انتشار توسط دانشگاه امام صادق (ع)
• ترجمه و تالیف مجموعه مقالات در زمینه مردمشناسی بصری در دست انتشار توسط دانشگاه امام صادق (ع)
• ترجمه کتاب درآمدی بر مطالعه ارتباطات
• ترجمه کتاب "روش تحقیق رسانه‌ای" در دست انتشار توسط دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران